پرویز خزایی: کی می بره ملت باشی، کی می بازه آخوندباشی، کی میسوزه ع لافباشی




لت عزیز ایران سرفراز
فرزندان رشید و فداکار شما که از زمان استقرار فاشیسم ایرانسوز خمینی، دمی از مبارزه علیه خمینی و خمینیسم انقلاب رُبا و منحرف کننده قیام ضد دیکتاتوری سلطنتی تان فرو ننشسته و در همه صحنه های سیاسی- فرهنگی و نظامی، دمار از روزگار آخوندهای حکومتی خونخوار در آورده اند، اکنون که توطئه دو گزینه ای آنانرا- یعنی یا تسلیم و رفتن به حضورگشتاپو در ایران و یا قتل عام دوم این بار درعراق- را به شکست کشانده و همگی، (البته با نثار خون شهیدانی)، به سلامت به خاک اروپا رسیده اند، سیاهه دوران اقامت، استقرار و مبارزه در کنار مرز میهن مقدس خود ایران را به اختصار در چند تیتر تقدیم میکنند:

الف: خمینی سفاک، از همان ابتدای ملا خورکردن آن جنبش تاریخی آزادیخواهی و نه ”انقلاب اسلامی“، قصد استقرار اتحاد جماهیر اسلامی داشت و این را به وضوح در قانون اساسی اش، به تاریخ بیش از شش هزارساله ایران تحمیل کرد. کافی است فقط ماده ۱۱ این قانون اساسی را بخوانید تا ببینید که خمینی، ”رهبر مسلمین جهان“، به صراحت دستور وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ”امت اسلام“ میدهد که باید بزودی با زعامت او، همانند زعامت و رهبری آدولف هیتلر که ”فوهرور“ یعنی رهبر نام داشت، تحقق یابد. آری این سفاک زمان، از همان ابتدا، شروع کرد به دستور حکومتی دادن به مردم عراق که تعداد بالای جمعیتش شیعه مذهب اند. طولی نکشید که با اشتباه محاسبه دولت وقت عراق و ایضا تشویق جمعی از ژنرالهای فراری و رهبران سیاسی فراری دیگر از ایران، آن دولت اولین حمله را شروع کرد و بخشی از مناطق مرزی ایران را اشغال نمود. آن رهبران فراری 
بویژه یکی شان که تازه از بغداد برگشته بود، همانروز حمله و آغاز جنگ، منادی تمام شدن کار رژیم شدند و در مقابل تلویزیونهای جهان، همان عصر آغاز جنگ دولت عراق و رژیم ایران، ظاهر گردیدند. نگارنده که آنروز پس از یکسال و نیم اشتغال در سفارت ایران جدید بعد از انقلاب بهمن، بعلت درگیری با وحوش حزب اللهی رژیم در سوئد، به در خواست خودم از سفارتمان در استکهلم به کشور مجاور منتقل و سفیر موقت در نروژ شده بودم- این خبرها را عصر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ در کلیه تلویزیونهای اروپا رصد کرده و کلیپ اخبار شامگاهی تلویزیون کانال یک نروژ را ضبط و گزارش کردم. این روزها از بایگانی تلویزیون این کشور یک نسخه دیگر را درخواست کرده ام که در دادگاه تاریخ این دوره خونین ایران، قابل استناد باشد. باری این رهبر سیاسی که همانروز از بغداد برگشته بود و در فرودگاه پاریس مصاحبه میشد، این جمله را به زبان فرانسه قاطعانه اعلام کرد. ترجمه آن به همه زبانهای دیگر زیرتیتر زده شد: ”اگرغربی ها دیگر با خمینی لاس نزنند کاراو دیگرتمام است“.
اما مجاهد شما ای هموطنان! و دیگر فرزندان اصیل شما، از همان روزهای اشغال بخشی از ناحیه و شهرهای مرزی به جبهه های جنگ برای راندن نیروهای عراقی پیوستند که داستان آن تماما روشن و مستند است. طرفه تاریخ اینکه خمینی دستور میداد که از پشت سر آنها را با تیر بزنند تا پروژه نابودی آنها که احمد خمینی برنامه ریزی کرده بود را استارت بزند. دیدیم که این کار ادامه داشت و داشت تا سرفصل قتل عام و هولوکوست مردم ایران در سال ۶۷ و تکمیل بخش بزرگی از برنامه حذف و نابودی کامل مجاهدین که خمینی آنرا ” نابودی کامل دشمنان اسلام“ و هیتلر آنرا” Endlösung” یعنی راه حل نهایی برای نابودی نسل غیر ژرمانیک نامید.

دوم: این جنگ برخاسته در آن شرایط بعد از انقلاب و بس نا خواسته از طرف مردم رنجدیده ایران و عراق، بعد از حدود دوسال با خروج کامل نیروهای عراقی از بخشهای مرزی رو به اتمام میرفت. از منظر حقوقی نیز ایران دست بالا را داشت که تا ادعای غرامت کند و آنرا به کرسی بنشاند. دولت های منطقه هم کاملا به پایان آن دل بسته و حتی حاضر بودند در پرداخت غرامت شرکت کنند؛ اما خمینی که تازه از اعماق تیره تاریخ ارتجاع و عقب ماندگی و جهل و دیکتاتوری دینی تنوره کشیده بود، این جنگ را موهبت الهی نامیده و فریاد ”جنگ جنگ تا آخرین نفر و آخرین خانه برای رفع فتنه از عالم و فتح قدس از راه کربلا“ سر داد و بمدت پنج سال دیگر هزاران هزار جوانان ایران، حتی محصلین دبیرستانها را به روی مین و زیر تانکها بکشتن داد، مجروح و فلج و علیل کرد و میلیاردها دلار دیگر را خرج این جنگ کرد و صدها شهر و ده دیگر را به ویرانی کشاند. در حالیکه فرزندان نورچشم و آقا زاده های خودشان، از بچه ها و نوه های خود خمینی گرفته تا مجتبی و فرزندان دیگر خامنه ای خلیفه قاتل دوم و پسران رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد، تمامی اعضای خانواده آخوندهای حاکم و کسان آخوند حسن روحانی، همگی یا در خارج کشور تحصیل و تجارت میکردند و یا در داخل کشور، سوار بر بنز و جاگوار و پورشه و لمبورگینی، جلوی میلیونها خانواده داغدار ویراژ داده و در برجهای سر به آسمان کشیده مافوق لوکس شمال تهران و شهرهای دیگر، تمام وسایل و مکانیسم خانه شان، از خالی کردن سطل آشغال تا باغهای معلق و استخرهای طبقه سی و پنجم، الکتریکی و حتی خلا و مستراح هایشان دیجیتال و هوشمند! و اتوماتیک بود و هست.!

سوم: بعد از خروج کامل عراق از ناحیه مرزی، شورای ملی مقاومت و سازمان محوری آن مجاهدین خلق سرفراز ایران، بعد از چندین ماه تلاشهای مستمر برای فشار به خمینی برای قبول آتش بس و میانجی گری بین المللی، بین او و دولتی که مدتها بود خاک مرزی ایران را ترک 

Comments

Popular posts from this blog

آسوشیتدپرس: حکومت ایران بعد از رفسنجانی بر سر دو راهی قرار دارد

Iran Regime Attempts to Whitewash Their Abuse of Prisoners